جدول جو
جدول جو

معنی تش دچن - جستجوی لغت در جدول جو

تش دچن
آتش درست کردن، آتش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آتش دان
تصویر آتش دان
اجاق، منقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تف دان
تصویر تف دان
ظرفی که در آن تف ریزند، تفل دان
فرهنگ لغت هوشیار
آتش دان به خواب، زنی بود که خدمت خانه کند، اما اگر آن آتش دان آهنین بود، دلیل کند که آن زن از خویشان اهل آن خانه بود و اگر آتش دان چوبین است، دلل کند که آن زن از خویشان اهل آن خانه نبود و از اهل نفاق بود. اگر آتش دان از گل است، دلیل کند که آن زن از اهل گردنکشان باشد، و از مشرکان نیز بود - محمد بن سیرین
دیدن آتش دان به خواب بر دو وجه است: اول: زن خادمه، دوم: کنیزک.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
ظرف بزرگ و مسین که جهت گرم داشتن آن پیوسته در کنار آتش قرار
فرهنگ گویش مازندرانی
جلوی آتش، کنار آتشی
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش گرفتن، سرایت آتش از جایی به جایی دیگر
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی نفرین به معنی آتش گرفته
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب نیم سوخته
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در روستای کوهپر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش زننده، برافروزنده ی آتش
فرهنگ گویش مازندرانی
دود و آتش، دود آتش
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش دهنده، کسی که به عهد آتش در خانه یا مزرعه ی کسی افکند
فرهنگ گویش مازندرانی
گیاهی فصلی است، آدم فعال و پرجنب و جوش تلاش
فرهنگ گویش مازندرانی
چوخای نرم بافت، پارچه ی نرم بافت
فرهنگ گویش مازندرانی